دسته بندی : <-CategoryName->
دادگاهی در کره جنوبی حکم داده است که دو رقیب بزرگ یعنی اپل و سامسونگ هر دو در ساخت گوشیهای همراه خود اختراعات ثبت شده بوسیلهی طرف مقابل را نقض کردهاند.
به گزارش جی اس ام در این دادگاه همچنین رای داده شده است که ممنوعیت فروش محدودی در فروش آیپد و آیفون و همچنین دستگاههای گلکسی سامسونگ اعمال شود.
در این دادگاه که در جمعه رای خود را داده است قضات ادعای سامسونگ که گفته بود اپل بعضی اختراعات بی سیم ثبت شده توسط سامسونگ را نقض کرده و یکی از ادعاهای اپل که گفته بود سامسونگ اختراعات ثبت شده اپل را نقض کرده است پذیرفتهاند.
به نظر میآید دعوای بین این دو کمپانی برای هر دوی آنها گران تمام شود، نظر شما چیست؟
نویسنده: مرتضی عامری خواه |
یک شنبه 5 شهريور 1391 - 9:12
دسته بندی : <-CategoryName->
ادامه مطلب ...
نویسنده: مرتضی عامری خواه |
یک شنبه 5 شهريور 1391 - 8:58
دسته بندی : <-CategoryName->
دسته بندی : <-CategoryName->
دسته بندی : <-CategoryName->
مسجد ، مكاني است براي انجام عبادت خداوند. اگر چه بسيار كوچك باشد.
رسول اكرم (ص) : " در تورات نوشته شده كه خانه ي من بر روي زمين مساجد است. خوش به حال كسي كه در منزلش تطهير كند و سپس براي زيارتم وارد خانه ي من شود. صاحبخانه اكرام كند ميهمان را. (بحارالانوار جلد 83 صفحه 383)
امام صادق (ع) : " هر كس براي عبادت خدا وارد مسجد شود ، خداوند او را از زايران خود قرار مي دهد. پس بسيار به مسجد برويد تا بيش تر زاير خدا شويد. (بحارالانوار جلد 83 صفحه 384)
ساخت مساجد
امام صادق (ع) : " هر كس مسجدي بسازد ، خداوند براي او خانه اي در بهشت مي سازد. (وسايل الشيعه جلد 86 صفحه 485)
امام صادق (ع) : " امام علي (ع) در خانه اش اتاقي به شكل مسجد ساخته بود كه بسيار بزرگ نبود.(بحارالانوار جلد 76 صفحه 161)
ثواب نماز خواندن در مسجد الحرام و مسجد النبي
پيامبر اكرم (ص) به ابوذر غفاري فرمود : " نماز خواندن در مسجدم صدهزار نماز ثواب دارد و نماز خواندن در مسجدالحرام نيز معادل صدهزار نماز در غير مساجد است.
ادامه مطلب ...
نویسنده: مرتضی عامری خواه |
یک شنبه 28 اسفند 1390 - 15:24
دسته بندی : <-CategoryName->
داستانهای کوتاه و زیبا از پیامبر اکرم ( ص )
سیمای محمد(ص)
موی سرش از نرمه گوش پائین تر نمی آمد و اگر بلندتر می شد، میان موها را می شکافت به طرفین. پیشانی بلندی داشت و ابروان کمانی. دندانهایی صاف، سفید و زیبا. بینی باریک و کشیده. هرگاه پهلوی چراغ می نشست، نور چراغ رخت برمی بست.
مسرور که می شد، چشم بر هم می نهاد و آرام آرام لبخند روی لبهایش جاری می شد. ملیح می شد، پیامبر. گاهی وقتها هم دانه های سفید تگرگ، میان آن صورت رویایی و دلنشین می نشستند و دلبری اش را صدچندان می کردند. با اینکه نوجوانی بیش نبود، اما هرگز بلند نمی خندید؛ محمد.
به عدد رگهای بدن
با دست خود دام ها را می بست و شیر می دوشید؛ خودش. همیشه خود افسار شترش را می گرفت. نعلین و جامه اش را خود، پینه می کرد. زیراندازش حصیر بود و بالشش لیف خرما. نان جو می خورد و خرما. هرگز سه روز متوالی نان گندم نخورد. روزه را با خرما و اگر نبود با آب افطار می کرد. اغلب یک روز در میان روزه می گرفت. از مجلسی برنمی خاست، مگر اینکه 25 بار در آنجا استغفار می کرد. اغلب رو به قبله می نشست. هر روز سیصد و شصت مرتبه به عدد رگهای بدن، می گفت:«الحمدلله رب العالمین، کثیرا علی کل حال.»
هدیه را می پذیرفت، حتی اگر جرعه ای شیر میبود. انگشتر نقره در دست راست می کرد و لباس سفید می پوشید و خربزه و انگور را بسیار دوست می داشت.
تو اینجا چه کار می کنی؟
«- کسی حق ندارد به قرآن محمد گوش کند. اینها سحر است، جادوست. مراقب باشید. نگذارید فرزندانتان به محمد گوش فرا دهند.»
...
در تاریکی شب کنار کعبه ایستاده بودند و به صدای محمد که داشت قرآن می خواند، گوش می کردند... اصلا متوجه روشن شدن هوا نشدند. با طلوع خورشید، چهره های همدیگر را دیدند و...
- تو اینجا چکار می کنی؟
- خودت برای چه از دیشب تا حالا اینجا ایستاده ای؟
- هر دوی شما حماقت کرده اید؟ نمی گویید...
- پس شما چی؟
- من می خواستم بدانم اینکه ادعای پیامبری می کند، چه چیزی در چنته دارد. همین!
- ولی انصافاً صدای زیبایی دارد.
- خجالت بکشید، سحرتان کرده. برای شما زشت است!
- یکبار که عیبی ندارد، قول بدهیم دیگر اینطرف ها پیدایمان نشود، آخر ما ...
- بله اگر مردم ما را اینجا ببینند، روزگارمان سیاه می شود.
- بهتر است زودتر برویم. آفتاب کاملا همه جا را روشن کرده است.
فردا صبح دوباره همدیگر را دیدند و باز بگومگو شروع شد. ابوجهل و ابوسفیان و اخنس ابن شریق! آمده بودند قرآن محمد را بشنوند!
ادامه مطلب ...
نویسنده: مرتضی عامری خواه |
دو شنبه 8 اسفند 1390 - 14:48
...
...